کاری که از ماندنت بر نمی آمد
بی شک رفتنت عاشقم کرد
ادامه مطلب...
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم / با خیال او ولی تنهای تنها میروم / در جوابم شاید او حتی نگوید کیستی / شاید او حتی بگوید لایق من نیستی / مینویسم من که عمری با خیالت زیستم / گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم
بیستون کندن فرهاد نه کاری ست شگفت / شور شیرین به سر هرکه فتد ، کوه کن است
ادامه مطلب...
می خوام به سردی شب هام بخندم / می خوام به پوچی فردام بخندم / وقتی می بینمت با دیگرونی / تو اوج گریه هام می خوام بخندم / می خوام داد برنم تنهای تنهام / می خوام وقتی میگم تنهام بخندم
ای عزیزم یه چیز میگم که یادت باشه / قول بده که همیشه به یادم باشی ، باشه ؟
ادامه مطلب...