اصفهانی . قزوینی - هر چی بخوای

هر چی بخوای

به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]

صفحه نخست

پیام رسان

پست الکترونیک

اوقات شرعی

لوگوی وبلاگ

دسته بندی موضوعی یادداشتها

دانلود ، اس ام اس عاشقانه ، دفاع مقدس ، اس ام اس خنده دار ، دانلود ، ذانل ،

صفحات اختصاصی

عکسها ی باحال جالب vxvxv

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :141
بازدید دیروز :266
کل بازدید :489318
تعداد کل یاداشته ها : 917
04/4/14
10:56 ص

موسیقی

مشخصات مدیروبلاگ

امید[26]

خبر مایه

بایگانی وبلاگ

هرچی بخوای[712] نرم افزارهای کاربردی[32] هرچی بخوای[43] اس ام اس[19] اس ام اس وخنده[34]

پیوندهای روزانه

صحنه سانسور شده داغ از کارتون فوتبالیست ها! ( عکس) [0] ترفند بازکردن قفل بدون دانستن پسوورد ! [0] آرشیو پیوند روزانه [2]

لوگوی دوستان

پیوند دوستان

.: شهر عشق :. مهندسی متالورژِی آرامش درطوفان شرکت نمین فیلتر بهارفا ثبت اگهی رایگان خرید شارژ خرید شارژ ایرانسل خرید شارژ همراه اول

عناوین یادداشتهای وبلاگ

با نوشیدن ادرار گناهانتان را پاک کنید /+ عکس حرکت شرم آور و زشت یک دختر ایرانی دستشویی ندیده/عکس مهارت خود را در پریدن بسنجید + دانلود بازی دانلود بازی هیجان انگیز فرار از معبد temple run برای جاوا ! عناوین یادداشتها[909]

اصفهانی . قزوینی

امید

دختر اصفهانی به دوست پسرش می‌گه: شب بیا خونمون، اگه موقعیت خوب بود من یه سکه می‌اندازم پایین. شب می‌شه، دختره یه سکه می‌اندازه پایین ولی هرچقدر وامیسته میبینه پسره بالا نمیاد، سرش رو از پنجره بیرون می‌بره و میگه: چرا نمیای؟ پسره میگه: دارم دنبال سکه می‌گردم! دختره میگه: بیا بالا، بهش کش بسته بودم، الان تو دستمه

یه روز یه نفر می شنوره که تو قزوین کفتری با یه بال پرواز می کنه. میره قزوین و اون کفتر رو می خره می بره شهر خودشون ، ولی میبینه که کفتره داره با دو بال پرواز می کنه.
برمیگرده قزوین پیش صاحب کفتر و میگه : این کفتر که درست پرواز میکنه !
مرده میگه : ببم جان این جا قزوینه و این کفتر از ترس ک....ش یه بالش رو میگیره اونجاش و پرواز میکنه!!!

89/10/20::: 6:19 ع

اولین دیدگاه را شما بگذارید

آمریکا، بزرگترین ناقض حقوق بشر

پیامهای عمومی ارسال شده

+ ثبت دامنه 100درصد رایگان com,org.net

+ سال نومبارک ستادشادسازی عقب ماندگان ذهنی

+ سال نو مبارک

+ تولدت مبارک