طرح حجاب و حجاب در ایران
مراد از حجاب، پوشش اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد.
در ((بازار آزاد برهنگی )) عملا زنان به صورت کالای مشترکی (لااقل در مرحله غیر آمیزَش جنسِی ) در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشوئی مفهومی نمی تواند داشته باشد و خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می شوند.
هنگامی که زن را از طریق جاذبه جنٍسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اطاقهای انتظار، و عاملی برای جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعه ای شخصیت زن تا سر حد یک عروسٍک ، یا یک کالای بی ارزش سقوط می کند، و ارزشهای والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می شود، و تنها افتخار او جوانی و زیبائی و خودنمائیش می شود.
مساله این است که آیا زنان (با نهایت معذرت ) باید برای بهره کشی از طریق سمع و بصر و لمس (جز آمٍیزش جٍنسی ) در اختیار همه مردان باشند و یا باید این امور مخصوص همسرانشان گردد.
بحث در این است که آیا زنان در یک مسابقه بی پایان در نشان دادن اندام خود و تحریک شٍهوات و هوسٍهای آلوده مردان درگیر باشند و یا باید این مسائل از محیط اجتماع بر چیده شود، و به محیط خانواده و زندگی زناشٍوئی اختصاص یابد؟!
برهنگٌی زنان که طبعا پیامدهائی همچون آرایش و عشًوه گری و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحِریک دائم قرار می دهد تحِریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهای بیمار گونه عصبی و گاه سر چشمه امراض روانی می گردد، مگر اعصاب انسان چقدر می تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانی نمی گویند هیجان مستمر عامل بیماری است ؟
آمارهای قطعی و مستند نشان می دهد که با افزایش برهنٍگی در جهان طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشٍوئی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است ، چرا که ((هر چه دیده بیند دل کند یاد)) و هر چه دل در اینجا یعنی هٍوسٍهای سرکش بخواهد به هر قیمتی باشد به دنبال آن می رود، و به این ترتیب هر روز دل به دلبری می بندد و با دیگری وداع می گوید.
در جامعهای که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسهی آنچه دارد با آنچه ندارد؛