قرار می گیرند . داده های رشته ای Qutationرشته ها مجموعه ای از کراکترها می باشند که داخل علامت
می توانند شامل یک حرف ،لغت ،جمله یا حتی پاراگراف اعداد . سمبلها ویا هر کاراکتری باشند ورشته ها پر
می باشند.Php کاربردترین نوع متغیر در
برای تغییر در داده های رشته ای معرفی می شوند.Phpدراین بخش تعدادی از ساده ترین توابع پیش ساخت
1- مرتب کردن رشته ها
، به صورت خودکار فاصله های خالی در ابتدا وانتهای یک عبارت رشته ای را حذف می کندTrim( )تابع
(فاصله خالی که در وسط یک رشته است را حذف نمی کند )
شکل استفاده از تابع
$string = “extra space before and after text” ;
$string = trim($string) ;
//$string is now equal to “extra space before and after text”.
نکته :اگر بخواهیم تنها فاصله های خالی اضافی درانتها ویا ابتدای یک داده رشته ای را حذف کنید نه هر دو
برای حذف فاصله های خالی درانتهای رشته.Rtrim( )آنها ، می توانیم از توابع
برای حذف فاصله ها در ابتدای رشته استفاده می کنیم.Ltrim( )
حاصل می شود.Trim( )اگر به طور همزمان ازاین دو تابع استفاده کنیم نتیجه همانند استفاده از
$string = rtrim($string);
$string = ltrim($string);
از عملگر نقطه (.) برای متصل کردن یا پیوند زدن دو رشته استفاده می شود. مثال:phpدر
$newstring = $astring.$bstring;
همچنین می توانید تعدادی بیشتری رشته وهمچنین می توانید یک عدد نیز به هم پیوند بزنید .
$newstring = $astring.$bstring.$cnumber;
همچنین می توان برای پیوند زدن رشته ها از روش های زیر استفاده کرد ولی برای خواناتر بودن اسکریپ بیشتر توسعه می شود .
$name = “$firstname$lastname”
: یک داده رشته ای را دریافت می کند وآنرا رمزگذاری وبعد از تبدیل به شکل مناسب Urlencode( )تابع
اضافه می کند.این تابع کراکترهای جالی خالی را با علامت (+) تعویض می کند وکاراکترهای URLآنرا به
) را به کاراکترهایی که مشکلی ایجاد نمی کنند ،تبدیل می کند .Apostropheویژه (مانند
شکل استفاده از دستور
$string = urlencode ($string);
urdecode( )تابع
رمزگذاری شده را به صورت استانداردURL عمل می کند به عبارت دیگر یک urlencode( )عکس تابع
آن تبدیل می کند.
به دلایل امنیتی ،پنهان سازی وآشکارسازی داده هایکی از مسائل مهم در زمینه سایت های وب مخصوصاً آنهایی که درزمینه تجارت الکترونیکی فعالیت می کنند محسوب می شود .
برای پنهان سازی داده ها می باشد .Crypt( )تابع
شکل دستوری تابع
$data= crypt($data);
البته این تابع ،تابعی برای آشکار سازی دراختیار ندارد.
رمز گشایی می شود.decrypt( ) نیز برای پنهان سازی داده ها می باشد وتوسط تابع encrypt( )تابع
نام دارد .Md5( )عمل می کند نیز وجود دارند این تابع crypt( )تابع دیگری که همانند phpنکته :در
یک داده رشته ای را از یک رشته بزرگتر جدا می کند .این داده رشته ای توسط یک علامتStrtok( )تابع
جداکننده (مانند کاما ،جای خالی ویا هر کاراکتردیگری )مشخص می شود.
برای مثال اگر کار بری نام ونام خانوادگی خود را به یک فاصله خالی ازیکدیگر جدا کرده باشدودر متغییری
ذخیره کرده باشد با استفاده از دستور زیر نام این کاربر داخل متغییری دیگر ریخته می شود.$Nameبا نام
$FirstName = strtok($Name,’ ‘);
تا قبل از اولین کراکتر جای خالی را در متغییر ذکر $Nameبا این دستور نام کراکترهای موجود در متغییر
شده قرار می دهد .
روشی دیگر یعنی استفاده از اندیس ها برای مشخص کردن بخشهای مختلف یک رشته است.Substr( )تابع
مثال :
$substring = substr($string,0,10);
قرار می دهد .$substring در رشته $stringاین دستور کاراکترهای بین اندیس های 0و9را از رشته
تعداد کاراکترهای یک رشته را مشخص می کند.Strlen( )تابع
$stringlength = strelen($string);
تهیه کننده : الهه مسلمی
پسورد فایل : www.kamyabonline.com
|
74 |
|
علیرغم اینکه افراد ناآشنا به مبانی دینی، اسلام را بدان متهم میکنند که مخالف حضور دختران در اجتماع است، احادیث صریحی داریم که طالب علم و دانش و فراگیرنده آن، چه دختر و چه پسر، محبوب خدایند و برای کسب دانش و کارهای مفید اجتماعی، دختران و پسران میتوانند با حفظ پوشش و عفاف، بهراحتی در جامعه ظاهر شوند و به انجام وظیفه بپردازند.
حضور دختر و پسر در اجتماع، با اختلاط دختر و پسر، یکی نیست. روابط اجتماعی به سبکی که دنیای غربْ آن را پذیرفته است و رواج میدهد، اختلاط دختر و پسر است و پیامدهای زیانبار آن را نیز میبیند و به روی خود نمیآورد.
اسلام با اختلاط دختر و پسر مخالف است، نه با شرکت دختر و پسر در مجامع عمومی و علمی با حفظ حریم. آنچه در جامعه اسلامی مذموم است، روابط ناصحیح دختر و پسر در جامعه است، نه حضور فعّال آنها در اجتماع.
از زمان رسول اکرم(ص)، در جامعه مسلمین، غالباً سنّت جاری بر این بوده که حضور دختران و پسران و زنان و مردان در جامعه، با صیانت از قلمروهای شخصی و توأم با پاکدامنی و بزرگمَنشی باشد. دختران و پسران و زنان و مردان، هیچگاه از مجالس و محافل عمومی و مساجد، منع نمیشدهاند ؛ ولی همیشه حفظ «حریم» و «حرمت» و «کرامت» و «عفاف»، به عنوان یک اصل در جامعه حکومت کرده و رعایت شده است. رفت و آمد دختران و پسران در مجامع و محافل عمومی و مساجد و حتی کوچه و خیابان و بازار و... به طور مختلط و دوش به دوش نبوده است. روشی که همچنان فرهنگ غالب بر جوامع اسلامی است و به وضوح، با فرهنگ غربی متفاوت است.
|
75 |
|
چنین فضایی، هیجانات کاذب و عطش کامجوییها، فرصت اندیشیدن و خلوت معنوی و لذّت رفتارهای اخلاقی و خویشتنداریهای عفیفانه را از انسان گرفته است.
در جهان به اصطلاح «آزاد»، علاقه واقعی جوانان به علم و دانش، هر روز، کمتر میشود و جوانان به کار و حرفه، رغبت نشان نمیدهند و از رعایت قوانین و مقررات اجتماعی و انسانی فراری شدهاند.
در این جوامع، بر اثر بیبندوباریها و تلاشهای دائمی شهروندان برای رسیدن به منافع و رفاه بیشتر و نادیده انگاشتن حریمهای انسانی و پیامهای انبیا، هر روز، جنایات تازهای در شرف تکوین است، که عشقهای دروغین خیابانی و دوستیها و ارتباطهای کوچه وبازاری، تنها نقطههای آغاز شمرده میشوند.
در جوامع غربی و مقلّد غرب، نسل جوان، هدف بیشترین تبلیغات رسانهای برای مصرف بیشتر محصولات تجاریاند (لباسهای مُدِ روز وماه و سال، لوازم آرایش و خودآرایی، خوردنیهای جدید، نوشیدنیهای تازه، فیلمها و آوازهای سبُک یا غیر اخلاقی، موادّ انرژیزا و توهّمزا و...) بدون آنکه فرصت انتخاب داشته باشند و یا بتوانند آگاهانه از حلقه و گردونهای که درونش قرارگرفتهاند، خارج شوند.
در جامعهای که به هیچ اصل اخلاقی یا آرمان غیر مادّی پایبند نیست، همگان قربانیاند، مگر آنکه به شکارچی تبدیل شوند. بدین ترتیب، روشن است که روابط آزاد، لازمه اقتصاد آزاد است. برای اینکه همیشه در جهان، حرف اوّل را در تولید بزنند، باید جهانیان را به مصرف کنندگان دائمی محصولات ارزشمند یا بیارزش خود تبدیل کنند و شکسته شدن حریمها (حریم خانه، حریم خانواده، حریم شخصی، حریم سنّتهای اخلاقی و ملّی و...)، گام نخست در ترویج محصولات و تربیت نسل تخدیر شده و مصرف کننده است. نسلی که در گام بعدی، چه نظامی باشد و چه نباشد، به عنوان سرباز غرب و فرهنگ غربی، در برابر تمام آنها که استقلال و عزت خود را پاس میدارند، خواهد جنگید!
اکنون بنگرید که در جوامع غربی و کشورهای تحت نفوذ آنان، الگوهای دخترها و پسرها، چه کسانی هستند؟ آیا افراد عالم و دانشمند و متفکّر و هنرمند واقعیاند یا هنرپیشههای جلف و فاقد ابتکار و بیاندیشهای که تنها ظاهری جذّاب دارند؟ آیا این روند، سقوط اخلاقی و دلیل انحطاط و موجبِ سرگردانی و بدبختی نسل جوان دختر و پسر یک جامعه نیست؟ آیا متفکّران و مربّیان بزرگ غرب در دههها و سَدههای گذشته، با آن همه مبارزات پیگیر و تحمّل آنهمه رنج، چنین فضای فرهنگسوز و مادّیتزدهای را آرزو کرده بودند؟ و آیا شایسته است که ما به جای تصحیح و ارتقای فرهنگ خویش، خود را به چنین فضای وهْمآلودی بسپریم؟
|
76 |
|
جنگها برای امداد و کمک به مجروحان و سربازان، شرکت کنند و در تاریخ اسلام، نمونههای بسیاری برای مشارکت زنان و دختران در فعالیتهای اجتماعی ذکر شده است. روشن است که رعایت حریمها از سوی زنان و مردان، تضمین لازم برای دوام چنین مشارکتی است و حضور زنان و دختران در فضاهای عمومی یک جامعه، مشروط به صلاحیت اخلاقی و متانت مردان و پسران آن جامعه است.
|
77 |
|
جدّی پیش روی ماست: آیا برای خودِ دختر، بهتر است که پوشیده (به معنای واقعی آن) در اجتماعْ ظاهر شود، یا نیمه عریان؟ آیا با توجه به احساسات و کششی که دختر و پسر به یکدیگر دارند و با آسیبپذیری جدّی عاطفی و محدود بودن قدرت طبیعی دخترها در دفاع از خویش و حریم خویش، باید هر پسری حق داشته باشد که از هر دختری در هر محفلی حدّاکثر تمتّعات را (بجز یک مورد خاص) ببرد یا نه؟ چرا مردان باید آزاد باشند تا همچون کالا به زن بنگرند؟ آیا همین نگرش نیست که نظام خانواده را در غرب، متزلزل کرده است؟ راه حل چیست؟
اسلام با وضع نمودن نوعی مقرّرات برای پوشش، حفظ سلامت جسم و جان فرد و روح جامعه را تضمین کرده است. به این ترتیب، حجاب زن، حقیقتاً مصونیتبخش و پاسدار حریم اوست. مگر نه اینکه: «هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد»؟
در آیین اسلام، پسران فقط در موقعی که تشکیل خانواده دادند و آگاهانه انتخاب کردند و مسئولیت پذیرفتند، در کانون گرم و صمیمی خانواده است که میتوانند با دختر(به عنوان همسر قانونی خود)، پیوند کامیابی برقرار کنند. قبل از آن، نباید فکر و ذهن هیچ دختر یا پسر جوانی به این موضوع، مشغول باشد و مانع فکر و تحصیل و کارهای زندگی او و دیگران شود.
در جامعه اسلامی، هر نوع کامجویی بدون قبول مسئولیت یا کامیابی هیجانی و بدون تعقّل و تفکّر و انتخاب، اساساً ناپسند شمرده میشود ؛ اصلی که اتفاقاً به تازگی در روانشناسی جدید غرب نیز به صورت جدّی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است.
پس میتوان گفت که اسلام، نهتنها به دختران و پسران جوان به چشم موجوداتی خطرناک که باید محدود شوند، نمینگرد، بلکه حتّی غریزه جنسی را نیز در راه تشکیل خانواده و استمرار نسل و آرامش و شادابی (یعنی بهداشت روانی فرد و جامعه) به کار میگیرد.
جوان، سرشار از استعدادهاست و غرایز مختلف او (حقیقتجویی، علمخواهی، زیباییطلبی، آفرینشگری، و...) همگی نیرومندند. کدام انسان خردمندی میپذیرد که تمامی این غرایز، در پای غریزه جنسی قربانی شوند؟ اگر بپذیریم که آزادی روابط دختر و پسر، بهداشت روانی آنها و کل جامعه را به خطر میاندازد و انضباط اخلاقی آنها و کل جامعه را مختل میسازد، ناگزیر باید به سطحی از محدودسازی روابط، تن در دهیم ؛ محدودیتهایی که برای افراد سالم جامعه، یک انتخاب عاقلانهاند و برای بیماران هوس، یک اجبار، تا نتوانند آزادانه از دیگران بهرهکشی کنند و روح و جسم دیگران را بیازارند.
اوّلین فایدههای این روش، امنیت فضای خانواده و اجتماع، ارتقای موقعیّت زنان و دختران، شکوفایی استعدادهای مختلف جوانان، و... اند که مهمترین نشانههای «بهداشت روانی» یک جامعه محسوب میشوند که زمینه لازم برای تولیدات فکری و صنعتی و توسعه ابعاد مادّی و معنوی جامعه است.
|
78 |
|
حریصتر میشوند.
تاریخ از آزمندیهای جنسی، بسیار یاد میکند. پادشاهان، از نظر حسّ تصرّف و تملّک زیبارویان، در هیچ نقطهای متوقف یا سیراب نشدهاند. صاحبان حرمسراها، هر روز در پی شکارکردن شکار دیگری برای خود بودهاند.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه، توجه کامل کرده و هشدارهای زیادی درباره خطرناک بودن نگاه جنسی بیضابطه و خلوت کردن پسر و دختر با هم و معاشرتهای کنترل نشده آنان میدهد و از طرفی تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و برای هر یک از دو جنس، تکلیفها و مقرراتی معین نموده است.
به عنوان نمونه، قرآن کریم میفرماید: «به مردان بگو چشمها از نگاه ناروا بپوشند و اندام خود را پوشیده دارند و به زنان نیز بگو تا چشمها از نگاه ناروا باز دارند و اندام خود را بپوشند».(نور، آیه 31)
آیین ما از ما میخواهد که اندیشهمان را هوسآلود نکنیم، خیال گناه را در ذهن خود نپروریم، به نامحرمانْ خیره نشویم و دزدانه نگاه نکنیم، به قصد لذّتهای جنسی به نامحرمی ننگریم و با چنین قصدی به معاشرتهای اجتماعی قدم نگذاریم.
|
79 |
|
ویژگی، البته فرصت تفکّر و انتخاب عاقلانه را از طرفین میگیرد.
بنابراین، میتوان گفت که انحراف برهنگی، از انحرافهای مخصوص دختران یا غالب در آنهاست و لذا دستور پوشش هم برای آنان و به اقتضای طبیعت لطیف آنان، سختگیرانهتر است.
کسانی گفتهاند که اگر پسران و دخترانْ آزاد باشند، اشباع میشوند و عطش آنها کمتر میشود ؛ امّا تجربه جوامع گوناگون، نشان داده است که این چنین نیست. مگر چشمچرانیها و روابط غیر قانونی و خشونت علیه زنان و ناامنی فضاهای اجتماعی برای دختران و... در جوامع آزاد غربی، کمتر شده است؟ جسم سالم و روح زیبا و شخصیّت مطلوب اجتماعی، گوهرها و سرمایههای دختران و پسران جواناند. کدام انسان خردمندی بهترین سرمایههای خویش را در معرض استفاده هر کس و ناکس قرار میدهد؟
علّتِ بیشتر بودن پوشش قانونی دختران در جامعه و فرهنگ ما، منع کامجویی جنسی از آنان است که قطعاً به دوام بیشتر کانون خانواده و صمیمیت و محبت و دلبستگی بیشتر آنها در زندگی مشترک آیندهشان خواهد انجامید.
دختر و پسری که قبل از ازدواج، عفیفانهتر زیستهاند و ازدواجشان نخستین تجربه آنها در هرگونه رابطه جنسی است، خوشبختتر زندگی میکنند. پس در واقع، دختران، با رعایت حدود پوشش، به سلامت زندگی آینده و سالمتر ماندن همسر آینده خود، کمک کردهاند و البته چنین خویشتنداری و عفافی از سوی پسران نیز تضمین خوبی برای زندگی آینده خود آنهاست.
شاید یک علّت اینکه جوانان امروز در جوامع غربی از ازدواج، گریزان هستند، همین باشد ؛ زیرا آنان ازدواج را برای خود، یک محدودیت میدانند و اکثر کامجوییهای آنها در غیر محیط خانواده و در غیر کادر رسمی و در جریان معاشرتهای آزاد و در محیطهایی غیر از خانه انجام میپذیرد. طبیعی است که برای چنین کسانی، ازدواج، آغاز محرومیت است. برخلاف فرهنگ اسلامی که در آن، ازدواج جوانان، پایان محرومیّت و آغاز یک زندگی نوین و نیز کانون محبّت و فضایی برای کمالجویی و پیشرفتِ دوشادوش است. برای رسیدن به چنین سعادتی است که اسلام، به صورتی جدّی، مسلمانان را از دوستی با جنس مخالف، نهی میکند.
1. سوره بقره، آیه 143.
2.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 19، ح 4971 .
3. همان، ص 18، ح 4969 .
4. الکافی، ج 5، ص 559
5. سوره احزاب، آیه 32 .
6. الکافی، ج 2 ، ص 648.
علی زینتی
ترم اول هستم و تازه با محیط دانشگاه آشنا شدهام. لطفاً درباره رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرایط آن برایم توضیح دهید.
همانگونه که خود میدانید، تاکنون در محیط تحصیلی کمتر با جنس مخالف برخورد داشتید. در مقاطع تحصیلی قبلی، یعنی دوره دبستان، راهنمایی و دبیرستان با فضای آموزشی مختلط مواجه نبودید و زندگی آموزشی شما فارغ از حضور جنس مخالف بود و در این محیطها، تعامل و برخوردی با جنس مخالف نداشتید. شاید محیط دانشگاه، اولین تجربه برخورد مستقیم و بی واسطه شما با جنس مخالف است. بر این اساس، با شکل این نوع ارتباط و پیامدهای مثبت و منفی و راهکارهای کنار آمدن با این پدیده، آشنایی ندارید. پر واضح است که همین نا آشنایی میتواند موجب خسران و ضرر آموزشی گردد و ممکن است که به جای سود علمی و آموزشی، ضرر اجتماعی، اخلاقی و حیثیتی نیز به شما تحمیل کند و بدون قصد و برنامه قبلی، شما را از هدف دور کرده، به سمت انحرافهای پیشبینی نشده ببرد. بر این اساس، آگاهی از مواجه صحیح با این پدیده و ارتباط سالم و صحیح داشتن با جنس مخالف و شناخت از شرایط، آداب و مقررات این نوع ارتباط و برخورد با این پدیده برای شما لازم و ضروری است. از این رو، به منظور روشنگری، نکاتی را تقدیم میداریم:
اما قبل از پرداختن به جزئیات مورد نظر توجه شما را به یک نکته اساسی جلب میکنیم که کلید ارتباط با تمام انسانها را در تمام محیطها در دستتان مینهد.
انسان، هرگز بیارتباط با دیگران زندگی نکرده است و اگر چه سطح و نوع ارتباطها تنوع میپذیرد، ولی ارتباطات انسانی، هیچگاه قطع نشده است؛ زیرا برای آدمی، ارتباط با همنوع یک ضرورت است. نوع و کیفیت ارتباط را اهداف و اغراض ما تعیین میکند. به این سبب، گاهی ارتباط آموزشی است، گاهی اقتصادی، گاهی فرهنگی و برخی اوقات اجتماعی. هدف یک ارتباط، در قالب پیام مبادله شده، فراهم میشود و به دست میآید. افزون بر آن که هر نوع ارتباطی، شرایط خاص خود را دارد که باید رعایت گردد تا ارتباط به هدف خود برسد. یک مجموعه دارای اصول و قواعدی کلی است که باید در تمام ارتباطها رعایت گردد. یکی از این اصول، این اسم که هرگز ارتباطها نباید با همدیگر همپوشی و تداخل نمایند؛ یعنی در ضمن یک ارتباط، نباید هدف گم شود. پیام مبادله شده که معین کننده نوع ارتباط است، باید محدود و منحصر به همان نوع ارتباط باشد؛ مثلاً در ضمن یک ارتباط اقتصادی نباید ارتباط خانوادگی و پیام خانوادگی مبادله شود. این تداخل، موجب ضرر به هر دو نوع ارتباط خواهد شد و هر دو را از اهدافشان دور میسازد و همچنان که اگر در ضمن ارتباط آموزش، حواس شما متوجه مطالب دیگر شود، موجب افت کیفیت آموزش میشوید. در ارتباط دیگر نیز تداخل پیامها، موجب افت سطح ارتباط میشود. پس باید به اصول ارتباطهای انسانی پای بند بود تا بتوان به اهداف ارتباطها دست یافت.
شاید توجه دارید که علت اصلی حضورتان در دانشگاه - همان گونه که از نام این محیط پیداست - تحصیل دانش و علم است و نه تحصیل چیز دیگر؛ از این رو، ارتباط اساسی و اصلی شما با تمام افراد در این محیط، یک ارتباط آموزشی است و اگر ارتباط دوستی یا اقتصادی و... برقرار شود، در مسیر تکمیل ارتباط آموزشی و یا مقدمهای جهت رسیدن به اهداف آموزشی است. اگر در دانشگاه در پرتو یک ارتباط اقتصادی، لوازم التحریر، فیش غذا، لباس و... تهیه میکنید، همه برای تأمین اهداف آموزشی و تحصیل علم و دانش است. هر رفتار و یا ارتباطی که شما را از این هدف دور کند، آفت زندگی دانشجویی و انحراف از مسیر ارتباط آموزشی تلقی میشود.
هر ارتباط دیگری غیر از ارتباط آموزشی، فقط یک عامل مزاحم است و باید آنها را از مسیر زندگی دانشجویی خود حذف کنید تا بتوانید به اهداف علمی و معرفتی خو نایل آیید.
پس از دیدگاه تعلیم و تربیت، ارتباط با جنس مخالف، یک عامل مزاحم است و در اولین گام، سطح تمرکز شما را کاهش میدهد. کافی است یک پیام غیر آموزشی از جنس مخالف نظر شما را به خود جلب نماید تا ساعتها فکر و ذهن شما را به خود مشغول سازد. توجه دارید که تا کنون تنها با تکیه بر دیدگاه تعلیمی و تربیتی، به بررسی این پدیده پرداختهایم و نتیجه سخن آن که هر عمل و ارتباطی که ارتباط آموزشی و فعالیت تحصیلی شما را تحت الشعاع خود قرار دهد و کمیت و کیفیت دانش اندوزی شما را کاهش دهد، باید از زندگی دانشجویی شما حذف شود.
توجه داریم که تأثیرمزاحمتی ارتباط با جنس مخالف، هرگز نه قابل کتمان است و نه با مزاحمتهای دیگر - همانند سرو صدا - قابل مقایسه میباشد؛ یعنی کسی نیست که بگوید ارتباط با جنس مخالف، همانند خرید لوازم التحریر مقدمهای برای تحصیل موفق است؛ زیرا بروز عامل مزاحم، برابر است با افت تحصیلی و افزون بر این، تحقیقات انحام گرفته و تجربیات افراد مبتلا به ارتباط با جنس مخالف، گویای افت شدید تحصیلی این گونه افراد است.
موضوع ارتباط با جنس مخالف، تنها نظر دانشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب نکرده است؛ بلکه این مسئله از دیدگاه فقهی، حامعه شناختی، روان شناختی و... نیز مورد بررسی قرار میگیرد. اینک از دیدگاه روان شناختی این مسئله را مورد بررسی کوتاه قرار میدهیم.
1. دهنده پیام. 2. گیرنده پیام. 3. محتوای پیام. 4. کانال. 5. رسانه. از بین این امور، بیشترین تأثیر و نقش تعیین کننده، نقش اصلی آن، مؤلفه سوم (محتوای پیام) است. آن چه یک ارتباط را از دیگر ارتباطها متمایز میسازد، محتوا و پیام است. حال سخن این است که در ارتباط دوستی با جنس مخالف، چه نوع پیامی مبادله میگردد که آن را ارتباط دوستی با جنس مخالف میگویند؟ چرا ارتباط با استاد در کلاس درس را ارتباط دوستی نمیگویید و یا ارتباط با دفتردار دانشگاه را ارتباط آموزشی و دوستی میگویید؟ آیا چیزی جز محتوا و پیام مبادله شده، میتواند نقش مؤثر و تعیین کنندهای داشته باشد؟ اینک باید مشخص کنیم که در ارتباط دوستی با جنس مخالف، محتوا و پیام مبادله شده چیست که آن را از دیگر ارتباطها، همانند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... متمایز میسازد؟
آن چه در ارتباط با جنس مخالف مبادله میشود، محبت و عشق است؛ ولی محبتی که یک همجنس از ارائه آن ناتوان است. از این رو به سراغ جنس مخالف میرویم؛ پس محبت از نوع جنسیتی است و اگر پیام آرامش، سکون و... نیز مبادله میگردد، رنگ جنسیتی - نه جنسی - پذیرفته است. در این نوع ارتباط چون قواعد و شرایط و تعهدات طرفین تعریف نشده است و به صورت ناقص از فرهنگ غربی اقتباس شده است، با پیامد منفی فراوانی همراه میباشد؛ مثلاً چون سطح دوستی تعریف نشده، دوستان در برابر همدیگر احساس تعهد نمیکنند که معمولاً با خیانت، بی وفایی، شکست و... همراه است.
گاهی اوقات به واسطه این که سطح دوستی و ارتباط تعریف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستی فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگی و کارکردهایی از آن دست میشود و چون شرایط آن با توافق طرفین قرین نشده، به هتک حیثیت اجتماعی و چه بسا خسارتهای جبرانناپذیر - به ویژه از طرف دختر - همراه میشود و هرگز کسی در ابتدا پیش بینی نمیکند که این دوستی، به این نقطه ختم شود؛ ولی کم کم به جایی میرسد که سرمایهای جز ندامت باقی نمیماند.
بنابراین چون در فرهنگ دینی و عرف ایرانی ما، این نوع ارتباط هنوز تعریف نشده و شرایط، مقررات و آداب، تعهدهای طرفین تعیین شده است، نباید به سراغ آن برویم؛ چون هر ارتباطی که از شرایط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد، نه تنها به هدف خود نمیرسد، بلکه جز خسارت نتیجهای ندارد. اگر ارتباط اقتصادی با آداب، شرایط و تعهدهای بیگانه باشد، نه تنها سود نمیدهد، بلکه خسارت اقتصادی تنها نتیجه آن خواهد بود. در این نوع ارتباط هم، وضعیت به همین منوال است.
در ارتباط دوستی با جنس مخالف، آن چه در معرض خسارت و ضرر (و یا بهتر بگوییم تهدید) قرار میگیرد، مال، سرمایه و تحصیل دانش نیست؛ بلکه آبرو و پاکی است که اگر از کف رود، هرگز جبرانپذیر نیست. آیا انسان عاقل حاضر است که در یک ارتباط دوستی فاقد تعهد لازم الاجرا و غیر قابل نقض، حیثیت خود را در معرض آسیب و خطر قرار دهد؟ اگر این ضرر رخ داد، چه کسی آن را جبران میکند و آیا آبروی بر باد رفته، قابل برگشت است؟ بسیار افرادی که هرگز گمان نمیکردند به بی آبرویی و از دست دادن آبرو و... مبتلا شوند؛ ولی مبتلا شدند. بنابراین، از دیدگاه روان شناختی بین فردی نیز چون ارتباط دوستی با جنس مخالف فاقد شرایط یک ارتباط سالم میباشد و ویژگیهای لازم در مؤلفههای آن رعایت نشده است، یک ارتباط شکست خورده و مقرون به آسیب میباشد و تا زمانی که به یک تعهد طرفینی همراه با رعایت آداب و شرایط منتهی شود، باید از آن سخت اجتناب کرد.
حال که ارتباط با جنس مخالف در فضای آموزشی و غیر آموزشی ممنوع است، پس شکل رفتار ما با جنس مخالف چگونه باید باشد؟
به طور کلی در جامعه ما چند شیوه برخورد وجود دارد که یک شیوه آن درست و شیوههای دیگر غلط است.
برخورد مبتنی بر شناخت و احترام متقابل، برخورد صحیح با جنس مخالف است. در این شیوه، دختران و پسرانی هستند که به محض دیدن یکدیگر خود را نمیبازند و هیجان زده نمیشوند. اینان یک نگاه و یک کلام از جنس مخالف را به عشق تعبیر نمیکنندو آن را در ذهن خود و در رؤیاهای خویش نمیپرورانند؛ بلکه در برخوردها در مجامع فامیلی، تحصیلی و... بسیار با وقار و سنگین برخورد میکنند و در عین پرس و جو از احوال یکدیگر و پاسخ گویی به پرسشهای آنان، دچار افراط در خنده و شوخی نمیشوند. آنان جنس مخالف را افرادی چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نمیدانند و آدابی را که از لحاظ شرعی و اجتماعی در برخورد با آنان لازم است، رعایت میکنند. آنان بر اثر تربیت خانوادگی، برقراری رابطه پنهان با جنس مخالف را بی معنا میدانند و درباره روحیات جنس مخالف به حد کافی آگاهند و برای برقراری روابط نیزدیک و صمیمی با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طریق ازدواج و فراهم آوردن شرایط مقبول اجتماعی، به تحقق میرسانند.
شیوههای نادرست ارتباط
1. برخورد احساسی و هیجان زده این رفتار بر اثر عدم شناخت صحیح از جنس مخالف است و یک ابراز محبت ساده را نشانه عشقی عمیق میدهند و هیجان زده میشوند که معمولاً در دختران چنین واکنشی بیش از پسران به چشم میخورد.
2. برخورد خشک و محدود؛ عدهای از جوانان بر اساس تربیتهای غلط، گاهی در میان خویشان و آشنایان از افراد غیر هم جنس اجتناب میکنند و رفتاری سرد و یا خشن دارند؛ البته خشک نبودن هرگز به معنای رعایت نکردن حدود شرعی نیست؛ ولی رعایت موازین شرعی هم لزوماً به معنای بد اخلاقی و سرد بودن نمیباشد.
3. داشتن روابط پنهانی؛ داشتن روابطی مثل نامه نگاری، تماسهای تلفنی و مخفیانه، گذشته از این که چه عواملی باعث این گونه روابط بین بعضی از جوانان ما شده، باید یادآور شویم که عواقب روانی و اجتماعی بسیار خطرناکی در این گونه روابط وجود دارد که متأسفانه بیشترین آسیب آن نصیب دختران ما میشود.
4. افراط در معاشرت؛ بعضی از خانوادهها به بهانه اجتماعی کردن فرزندان خود سعی در ایجاد روابط افراط گونه بین پسر و دختر میکنند که نوعی تبعیت کورکورانه از فرهنگ غربی است.
بنابراین به نظر اسلام شیوه صحیح در رابطه با جنس مخالف، همان شیوهای است که توضیح آن گذشت.
در ارتباط با جنس مخالف، در حالی که در قالب شکل اول ارتباط برقرار میکنید، از اصول بیان شده زیر پیروی کنید:
1. برخورد با جنس مخالف بر اصل تکبر ورزی استوار شده است؛ یعنی معیار و قانون برخورد با جنس مخالف متکبرانه بودن آن است. رفتار صمیمانه و چهره گشاده و لب خندان داشتن، برای مواجه با همجنس و محارم است؛ نه برای نامحرم و جنس مخالف. راه حفظ حریم و مصونیت و حرمت نهادن برای خود، تکبر ورزی است تا ناشناسان و نا محرمان به حریم شما بار نیابند؛ مگر آن که محرم راز شوند بد گویی و ناسزاگویی لازم نیست و رفتار متکبرانه داشتن لازم است. بی اعتنایی، خود برتر بینی، فاصله گرفتن، حریم برای خود قائل شدن از جلوههای رفتاری مطلوب با جنس مخالف است.
2. به برخی از تأثیرات مثبت و اندک این ارتباط دل خوش نکنید و بدانید که انسانهای پشیمان اندک اندک به خط قرمز رسیدند و از آن عبور کردند. اگر شما یک قدم جلو بگذارید، باید تا ده قدم از ارزشهای خود عقبنشینی کنید. جاذبه طبیعی و زیستی دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانی، زمینه انحراف ارتباطهای انسانی را فراهم میسازد. در محیط آموزشی هم نباید از آفاتی که در جاذبههای زیستی ریشه دارد، غفلت کنید؛ زیرا روابط انسانی از این ناحیه، بسیار آسیبپذیرفته و به انحراف میگراید. بر همین اساس شارع مقدس به ما هشدار میدهد که هرگاه دو غیر هم جنس در قالب هر ارتباطی در مکانی خلوت و دور از دید دیگران قرار گیرند، شیطان آنها را به سمت روابط تهدیدآمیز میکشاند و باید از آن محیط و ارتباط گریخت.
نکته دیگری که به این حساسیت میافزاید، تهدید مستمر و لحظه به لحظه این خطر است؛ یعنی در حالی که دیگر عوامل تهدید کننده، نیازمند زمان و مکان خاصی هستند تا آدمی را در معرض تهدید قرار دهند و در رفتار وی نفوذ کنند، این عامل همیشه نقش تهدید کننده دارد و انسان هوشیار نباید یک لحظه خود را از این تهدید در امان ببیند.
3. محیط آموزشی بدون ارتباط آموزشی نیست و طرف دوم این ارتباط، همیشه از جنس شما نیست. شاید شما در برخی اوقات مجبور به برقراری ارتباط با جنس مخالف شوید؛ در این صورت، یقیناً از محدوده پیام آموزشی تجاوز نکنید و فقط به مبادله همین نوع پیام - در صورت مستقیم یا غیر مستقیم - اکتفا کنید. برای این که یقین کنید مخاطب شما پیام دیگری دریافت نکرده است و پیام دیگری مبادله نکردهاید، به نکات زیر بسیار پای بند باشید.
1. به محض احساس دریافت پیامی غیر اموزشی، سریع رابطه را در همان لحظه قطع کنید.
2. در فضای آموزشی مختلط، مواظب نگاه خود باشید و به پیامهای شفاهی، کتبی و... افراد مزاحم توجه نکنید و حتی اگر به داد و فریاد متوسل شدند، ناشنیده گرفته، از موقعیت دور شوید.
3. در جمع دوستانی که به این نوع روابط دل خوش کردهاند، شرکت نکنید و حداقل وقتی به گزارش این نوع عملکرد خود میپردازاند، از آنها کناره بگیرید.
4. توجه داشته باشید که هیچ انسان مبتلا به انحراف رفتاری با قصد و غرض قبلی به این وادی وارد نشده، بلکه دستهای ناپیدایی او را به این هلاکت مبتلا ساخته است. شما نیز از حیله این دستها خود را در امان نپندارید؛ زیرا همیشه آنها با شما و در کمین شما هستند؛ گرچه شما از آنها فافل هستید.
منابع
1. جولیاتی وود، روانشناسی ارتباطات میان فردی.
2. محسنیان راد، روانشناسی ارتباطات.
3. روانشناسی ارتباطات اجتماعی.
4. مهرآرا، روانشناسی اجتماعی.
نقل از دو هفته نامه موازی (دوشنبه 16 اذر ماه 83)
الگویی از رفتار معقول در جنس مخالف
نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است :
الف ) مدخل بحث
ب ) طرح آیات مربوطه
ج) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر
د) جمع بندی و نتیجه گیری
الف) مدخل بحث :
در مقدمه نوشتار ، برای ورود به بحث تأمل بر روی نکاتی چند در رابطه با مفهوم الگو ضروری می نماید :
1 ) واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است :
الگو آن چیزی است که شکل گرفته و در یک گروه اجتماعی به این منظور که به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار می آید ، حضور می یابد . از دیدگاهی هم کارکردی و هم _ روانی _ اجتماعی باید گفت الگو ها آن شیوه های زندگانی هستند که از صوری فرهنگی منشأ می گیرند .
افراد بهنگام عمل بطور طبیعی با این الگو ها سروکار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق می یابند .
2 ) واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .
مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند.
3 ) از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."
اگر چه الگوها می توانند " بد یا خوب باشند ، ولی در یک نظام تربیتی ، تمرکز و توجه به الگوهای خوب و حسن است . در این پژوهش نیز به عنوان الگوی حسنه " روابط دختر و پسر " از نگاه دینی به ترابط " موسی و دختران شعیب " توجه و تأکید شده است .
ضمناً معنای الگو در این پژوهش متفاوت از اسوه گرفته شده تا کلیه نقش آفرینان در این داستان بتوانند پند آفرین و مدل تربیتی باشند و واضح است که "موسای" قبل از پیامبری که در این نوشتار مورد تأمل قرار گرفته ، به تعریف الگوی متفاوت از اسوه نزدیک است . ( در قرآن مجید از دو پیامبر تحت عنوان اسوه یاد شده است . حضرت ابراهیم ، سوره ممتحنه / 4 و پیامبر اسلام ، احزاب / 21 )
ب) طرح آیات مربوطه :
بدنیست ، قبل از هر گونه داوری و تحلیل در روابط دختر و پسر ، الگوی منتخب در قرآن ، به نقل از ابن کتاب مقدس عیناً منعکس گردند . این داستان را می توانیم در سوره قصص از آیه 23 به بعد ببینیم (4) : داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن به جانب مدین بیرون رفت . در آیه 23/ قصص می خوانیم " و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید ، آنجا جماعتی دید که حشم و گوسفندانشان را سیراب می کردند .
و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع آوری و اختلدها گوسفندانشان مشغول بودند . موسی به جانب آن دو رفته ، گفت شما اینجا چه کار می کنید ؟ گفتند که منتظریم تا مردان ، گوسفندانشان را سیراب کرده ، باز گردند ، آنگاه گوسفندان خود را سیراب کنیم و پدر ما مردی سالخورده است . "
در آیه 24 / قصص اشاره شد که موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و دست به دعا برداشت . در آیه25/ قصص آمده " موسی هنوز از دعا لب نبسته بود ، دید که یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیاء باز آمده گفت پدرم از تو دعوت می کند تا به منزل ما آیی و در عوض سقایت گوسفندان ما به تو پاداش دهد. چون موسی نزد او ( شعیب ) و دختران رسید و سرگذشت خود را با شعیب حکایت کرد ، شعیب گفت اینک هیج نترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی ." در آیه 25/ قصص می خوانیم . " یکی از آن دو دختر ( صفورا ) گفت : ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، کسی است که امین و تواناست . " و در آیه 26/ قصص آمده" شعیب گفت : من اراده آن دارم که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم ... " و در آیه بعد از پذیرش این عهد از سوی موسی سخن به میان آمده است .
اگر پذیرفته شده باشد که طرح داستانها در قرآن گزافه نبوده بلکه برای درس ، پند و عبرت است ، در اینصورت بازیگران و نقش آفرینان قصه ها و داستانها الگوهای خوب یا بدند و نقش آفرینان _ مثبت ، الگوهای حسنه قرآنند . با این نگاه اکنون به درسهایی که از این الگوی حسنه قرآنی برای ارتباط دختر و پسر می توان آموخت ، می نشینیم .
ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر :
1) اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .
دوم : الگویی که نفی مطلق ازتباط دختر و پسر می کند . این الگو نیز از نگاه قرآنی مردود است ، زیرا موسی وقتی دختران را در کنار چاه دید ، با آنها ارتباط کلامی گرفت و از مشکل آنها پرسید و این تعامل حکایت ازمشروعیت از تباط کلامی بین دختر و پسر در صورت ضرورت و نیاز دارد .
پس الگوی مطلوب دینی در ارتباط دختر و پسر ، پذیرش ارتباط مقید و مشروطً است ، نه نفی ارتباط مطلقاً و نه وجود هر گونه ا زتباط مطلقاً .
در آیات دیگر از قیود تعامل دو جنس مخالف ، خودداری از نگاه ناروا است ، که از آن در سوره نور 30و31 به "غض" بصر یاد شده است . در قرآن فرمان و دستور آن نیست که زن و مرد و دختر و پسر در ارتباط با هم "غمض" بصر که بستن چشم است ، داشته باشند بلکه فرمان ، غض بصر است که منظور کنترل چشم از نگاه خیره ، هوس آلود ، مریض و کنترل نشده است . و این نکته یعنی ارتباط مقید دو جنس از نگاه دینی .
2) از جمله نکات بسیار مهم که در ترابط دختر و پسر در آیات مورد بحث مطرح شده ، شیوه راه رفتن دختر شعیب نزد موسی است . (گر چه مشهور آن است که شعیب این آیات همان شعیب پیامبر است ولی بعضی از علماء مثل عبدالله ابن عباس ، آنرا غیر از شعیب پیامبر می دانند )
در آیه 26 / قصص این قید را "مشی با حیا" ( تمشی علی استحیاء ) ذکر نموده است . در تعامل دختر با پسر مشی مبتنی بر حیاء ، عفاف ، وقار ، متانت بسیار حائز اهمیت است . زیرا شیوه حرکت ، سبک سخن گفتن ، نحوه لباس پوشیدن حامل پیام است و در هر فرهنگی ، با مخاطبش سخن می گوید .
لازم به توضیح است که برخورد متکی به " حیا " ، با برخورهای غلط دیگر از اساس متفاوت است .
" حیا " یک صفت پسندیده اخلاقی است و عبارت است از کنترل ارادی رفتار خویش ، به منظور حفظ حریم بین خود و دیگران . حیا ، رفتاری است اختیاری و ارادی ، در حالیکه " شرم " ، یک نوع ناتوانی در اظهار وجود و ابراز خود است شرم و خجالت یک حالت هیجانی است که فرد در آن به شکل غیر ارادی ، از انجام عملی و یا بیان عقیده ای و یا حضور در جمع و جماعتی ، خودداری می کند . در چنین و ضعی ، فرد مضطرب است و بر رفتار خود تسلط اندکی دارد و
حال آنکه در حیاء فرد بر خود مسلط است . در حیاء نیز فرد از انجام دادن اعمال و بیان گفتار و یا برخورد مستقیم با فرد یا افراد اجتناب می ورزد ، لکن این اجتناب و خودداری مبتنی است بر خونسردی،آرامش و هشیاری فرد . در چنین شرایطی ، فرد علی رغم توانایی در تحقق یک عمل ، بنا به دلایلی عقلانی ، از تحقق آن اجتناب می کند .
در آیه از حیاء در رفتار دختر شعیب سخن به میان آمده، اما رعایت " حیا " در تعامل دختر و پسر مختص دختران نیست . چنانچه در روایات ذیل همین آیات ، وقتی که موسی به منزل شعیب از طریق همین دختر فرا خوانده می شود ، می خوانیم که دختر برای راهنمایی از پیش او حرکت می کرد و موسی پشت سرش . باد بر لباس دختر می وزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند . حیاء و عفت موسی اجازه نمی داد ، چنین شود . از این رو به دختر گفت : من از جلو می روم ، بر سر دوراهیها و چند راهیها ، مرا راهنمایی کن .
حاصل آنکه اولاً : دختر و پسر از هر گونه ارتباط نفی نشده اند و در صورت نیاز می توانند با هم سخن بگویند : ثانیاً : کلام ، لباس و شیوه رفتاری ، حامل بار معنایی است و زبان دارد . از این رو باید در رنگ لباس ، نوع آن ( تنگ ، کوتاه ، آستین نامناسب و ... ) ، کفش ، و انتخاب کلمات و طرز ادای آن ( با طنازی و نرم و ... ) دقیقاً رعایت حیاء را نمود ؛ ثالثاً : رعایت عفاف و حیا ویژه جنس خاصی نیست و پسر مهذب و دختر عفیف در ترابط هر دو باید رعایت همه جوانب آسیب پذیر به حیا و عفاف و وقار را بنمایند . رابعاً : مراد از حیا ، انزواگرایی ، کناره گیری و برخوردی مبتنی بر شرم نیست .
با این توضیح برداشت آنانی که ذیل آیه گفته اند " شاید یک داستان نویس امروز که پروای قلم و نوشتن نیز نداشته باشد در ترسیم این لحظه ( زمان مواجهه دختر با موسی برای دعوت کردن به نزد پدر ) به صورت گل انداخته از شرم دختر اشاره می کرد ، اما قرآن شرم را در گامهای دختر توصیف می کند ، نه درسیمای او . بی آنکه از دست و پا گم کردن ، توصیف و نشانی باشد ." این برداشت ناصواب است ، زیرا برخورد شرم آمیزی در کار نبوده تا قرآن از دستپاچگی دختر گزارش دهد ، بلکه برخورد مسلط و مبتنی بر حیا بوده است و آیه نیز بدان اشعار دارد و برخورد شرمگینانه در ترابط دختر و پسر مذموم است و حال آنکه گام برداشتن بر گستره حیاء ممدوح و مطلوب است و این درسی است از که آن الگوی قرآنی استنتاج می گردد .
3) امروزه آنچه در سطح جامعه ما به عنوان مشکل اساسی در سطح خانواده و محیطهای آموزشی رخ می نماید وجود روابط پنهانی بین دختران و پسران است . و حتی از جمله عوامل زمینه ساز در برقراری روابط پنهانی ، احساس رسالت برخی از دختران و پسران به منظور یافتن دوست برای یکدیگر است . در برقراری روابط پنهانی می باید به نقش عواملی که اولین پیوندها را ایجاد می کند و همین پیوندها موجبات استمرار روابط پنهانی را فراهم می آورند نیز به خوبی توجه کرد .
اما آیا از آیات مورد بحث و از این الگوی قرآنی در رابطه با معضل روابط پنهانی و راههای مواجهه با آن می توان درس و پندی آموخت ؟ به نظر می رسد که آنچه که در منابع روایی آمده گره گشاست که چون آن دو دختر بر خلاف عادت هر روزه بزودی به خانه برگشتند و گوسفندان را با خود آوردند ، پدرشان که ا ز زود آمدنشان تعجب کرده بود ، پرسید : چه سبب شد که امروز به این زودی بازگشتید ؟ دختران گفتند:مرد صالحی بر سر چاه بود که با مشاهده وضع ما بر ما ترحم کرد و گوسفندانمان را آب داد و ما زود تر به خانه آمدیم .
به عبارت دیگر روابط پنهانی عمیق و کثیر یکدفعه شکل نمی گیرد . با برخورد اتفاقی ، خصوصاً اگر در قالب رفع مشکل و حاجتی باشد که بر قلب و لسان آدمی اثر مطلوب بگذارد ، به سمت روابطی گسترده تر و احیانا نامطلوبتر می رود . در اینجا از راههای آسیب زدایی در ارتباط دختر و پسر آن است که همان اولین برخورد ، در فضای خانوادگی مطرح شده و افراد مجربتر و والدین سرد و گرم چشیده ، راهنمایی های لازم را در اختیار نسل جوان قرار دهند . در صورتیکه دختر و پسر مشکلات و حوادث جدید و برخورد قابل توجه روزانه را با افراد مجربتر در فضای خانواده مطرح کنند و والدین نیز بتوانند نقش مفید ، راهنما و سازنده ایفاد کنند . با روابط پنهانی و ناسالمی که محتمل است متعاقب برخورد اول شکل گیرد ، گرفته می شود .
البته واضح است که چنین اقدامی ، اولا : روابط صمیمی والدین و نوجوانان و جوانان را می طلبد . باید فرزندان محیط خانه را سالم ، امن و قابل اعتماد احساس کنند تا درد دلها و مشکلات را با والدین در میان بگذارند . ثانیا : والدین باید شرایط نسل بعدی را درک کنند و سعة صدر داشته باشند ، تا واقعیتها را بشنوند و به راه حلها بیندیشند . این چنین اقدامی از « انقطاع نسلها » در محیط خانواده جلوگیری نموده و ضمن ایجاد فضای سالم در نظام خانوادگی ، به راه حلهای مطلوب نیز می رسند .
چنین پیامی را به وضوح از الگوی قرآنی روابط دختر و پسر می توان آموخت ، زیرا دختران آنچه را که رخ داده بود با پسر جوانی در خانواده مطرح می کنند و پدر حکیمانه نسبت به آن عکس العمل نشان داد .
نه تنها دختران را در ارتباط گرفتن با آن پسر سرزنش نکرد ، بلکه دخترش را به دنبال آن فرد صالح فرستاد و ...
4) از نکاتی که در فرهنگ عامیانه ، ارزش تلقی نمی شود و شاید حتی ضد ارزش نیز قلمداد شود آن است که برای تشکیل زندگی مشترک ، دختری از پسری خواستگاری نماید . حال با توجه به الگوی قرآنی مورد بحث در ارتباط دختر و پسر ، پرسش اساسی آن است که آیا از نگاه دینی ، برای زندگی مشترک دختر در انتخاب شریک زندگی می تواند پا پیش بگذارد یا خیر ؟
در رابطه با پرسش حاضر چند نکته قابل بحث اند :
اول : ارتباط دختر و پسر حیطه عامی دارد که یکی از موارد و مصادیق آن روابط دختر و پسر برای ازدواج است .
روابط می تواند اداری باشد ( ارتباط دو همکار اداری یا یک فرد اداری با جنس مخالف از مراجعه کننده )
این تعامل می تواند تحصیلی باشد و ... اما ارتباط دختر و پسر برای رسیدن به زندگی مشترک ، ارتباط عمیقتر و حساستری است و از این رو در فتاوای فقهی علیرغم حساسیت های ویژه ، آزادی عمل زیادی را در ارتباط بین دو جنس مخالف پذیرفته است مثلاً امام خمینی درباره زن و مرد و پسر و دختر که برای ازدواج اقدام می کنند بر این باور بودند که « هر یک از زوجین می توانند بدن دیگری را با شرایط ذیل به منظور تحقیق ببیند : نگاه به قصد لذت و ریبه نباشد ؛ 2) ازدواج متوقف براین نگاه باشد ؛ 3) مانعی از ازدواج این دو در میان نباشد . "
دوم : آنچه که ا زآیات مورد بحث به عنوان الگوی قرآنی تعامل ارتباط دخترو پسر استنباط می شود آن است که این یکی از دختران است که به پدرت گفت:
" یا اَبت استأجره ، اِن خیر من استاجرت القوی الامین " ( قصص / 26 ) ، ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، که امین و تواناست .
و پدر با پذیرش این پیشنهاد ، به موسی طرح ازدواج با این دختر را باشرایطی مطرح کرد ( قصص / 27 ) به عبارت دیگر ، در اصل دختر با ظرافت خاصی و به صورت غیر مستقیم ، پیشنهاد ازدواج با موسی را داد .
اینجاست که از آیه مورد بحث می فهمیم که دختران در گزینش همسر ، خصوصاً اگر فرد مناسب و ایده آلی را سراغ دادند می توانند و باید فعال باشند ولی اگر طرح مسأله را مستقیماً ،به مصلحت نمی دادند ، با تمهید مناسب و یا با واسطه ای ، پیشنهاد خود را برای مطلوب و محبوب خود مطرح نمایند .
پس خواستگاری دختر از پسر نیز مانند خواستگاری پسر از دختر هم " عقلا" قابل دفاع است و هم " نقلا". و در نقل نیز آیات مورد بحث شاهدی از کتاب خدا درباره خواستگاری مرد است .این تأ یید را در سیره نبوی نیز مثلاً در داستان زیر می توان دید . داستانی که با اندک اختلاف در کتب شیعه و سنی آمده است ، ا ز اینقرار : زنی آمد بخدمت پیامبر اکرم و در حضور جمع ایستاد و گفت : یا رسول الله مرا به همسری خود بپذیر . رسول اکرم در مقابل تقاضای زن سکوت کرد ، چیزی نگفت ، زن سرجای خود نشست . مردی از اصحاب بپا خاست و گفت : یا رسول الله ، اگر شما مایل نیستید ، من حاضرم . پیغمبر اکرم سوال کرد : مهر چی می دهی ؟ هیچی ندارم . اینطور که نمی شود ، برو به خانه ات شاید چیزی پیدا کنی و به عنوان مهر به این زن بدهی .... مرد خواستگار حرکت کرد برود ، رسول اکرم او را صدا کرد : آهای بیا . آمد . بگو ببینم قرآن بلدی ؟ بلی یا رسول الله ، فلان سوره و فلان سوره را بلدم . می توانی از حفظ قرائت کنی ؟ بلی می توانم . بسیار خوب درست شد . پس این زن را به عقد تو در آوردم و مهر او این باشد که تو به او قرآن تعلیم بدهی . مرد دست زن خود را گرفت و رفت " .
سوم : اما اینکه دختر شعیب به دو ویژگی موسی اشاره داشته و گواهی می دهد : یکی اینکه او قوی و نیرومند ا ست و دیگر آنکه او امانتدار و مورد اعتماد است. این مدعای دختر خاستگاهش کجاست؟ از چه رو او می تواند به چنین باوری رسیده باشد؟ در این رابطه مفسرین از جمله گفته اند "قوت او را به هنگام کنار زدن چوپانها از سر چاه برای گرفتن حق این مظلومان و کشیدن دلو سنگین را یکه و تنها از چاه فهمیده بود و امانت و درستکاریش آن زمان روشن شد که در مسیـر خانه شعیب ، راضی نشد ، دختر جوان پیش روی او راه برود ، چرا که ممکن است باد لباس او را جابجا کند . بعلاوه از خلال سرگذشت صادقانه ای که برای شعیب نقل کرد نیز قدرت او در مبارزه با قبطیان روشن می شود . هم امانت و درستی او که هرگز با جباران سازش نکرد و روی خوش نشان نداد .
از این الگوی قرآنی در روابط دختر و پسر ، حداقل نکته ای که در بحث اخیر می توان آموخت آن است که در صورتیکه این ارتباط قرار باشد که به زندگی مشترک منتهی گردد ، باید طرفین به ویژگیهای مناسب هم توجه کنند و این ویژگی ها باید جامع باشد هم خصایص مناسب جسمی ( در این آیه قدرت و قوی بودن مرد ) و هم خصایل مناسب روحی و اخلاقی ( در این آیه امانت و درستکاری ) را در برداشته باشد .
د ) جمع بندی و نتیجه گیری :
1 ) طرح داستانهای قرآنی ، صرفاٌ مطرح کردن قصه و یا رمانی نیست ، بلکه بار هدایتی آنها مورد توجه است و باید غایات داستانها و جوهره آنها را یافت و سرلوحه زندگی قرار داد . اگر قرآن مجید کتاب انسان سازی است و اگر اسلام دین کامل است ، باید برای مسأله روابط دختر و پسر طرح ، ایده و الگو ارائه نماید و چنین کاری در سوره قصص صورت پذیرفته و با تأمل در ابعاد موضوع می توان برای شرایط حاضر نکات اساسی در تعامل و ترابط دختر و پسر آموخت :
2 ) در این داستان قرآنی ، بازیگران و نقش آفرینان دو جنس مخالف هستند ، که هر دو فعالند ، طرفین هر دو پیامهای سازنده برای دیگران دارند . مرد داستان ، در نهایت لقب قوی و امین را از آن خود می کند و زن داستان ، صفت حیاء را به خود اختصاص می دهد و بر بال حیاء راه می رود :
3 ) در این داستان اصل ارتباط دختر و پسر ، به عنوان یک ضرورت زندگی پذیرفته شده است ولی این ارتباط ، یک ارتباط عاطفی ، پنهانی و بی حد و حصر نیست و با قیودی مورد پذیرش قرار گرفته است .
4) از نکاتی که از این الگو قابل استنتاج است اینکه دختر و پسر در روابط عادی و ضروری نه باید شرم بیجا داشته ، دستپاچه شده ، مضطرب شوند و نه باید پرخاشگری نموده و به یکدیگر اهانت کنند ، بلکه خوب است با شناخت از واقعیتهای جنس مخالف و از بین بردن ترسها ، دلهره ها ، هیجانها و نیز احساس خصومت و خشونت نسبت به یکدیگر ، با خونسردی و صلابت شخصیت با جنس مخالف برخورد نموده و از رفتار سبک ، خودنمایی و جلب توجه جنس مخالف به وظایف محوله در اجتماع عمل کنند .
5 ) اگر ارتباط دختر و پسر قرار است که به ازدواج منجر گردد ، مناسبتی ندارد که یک روابط پنهانی و مکتوم باشد ، بلکه با هماهنگ نمودن خانواده ها در شرایطی تا حد قابل توجهی می توانند از یکدیگر شناخت جسمی و روحی کسب نمایند . روابط پنهانی دختر و پسر آسیبهای فردی ، اجتماعی و ... دارد که باید از آن پرهیز نمود .
6) در روابط سالم بین دو جنس مخالف . اصل نباید برتظاهر ، ریا و خودنمایی باشد . آنانی که سعی دارند با لباسهای بسیار ویژه ، آرایشهای آن چنانی و ... برای خود ایجاد جذابیت نمایند ، قطعاٌ از ضعفی درونی رنج می برند و بدینوسیله به دنبال جبران کاستی جسمی یا روحی خود هستند . وگرنه کسی که فضیلت جسمی ، عقلی و قلبی دارد ، چه ضرورتی دارد که با حرکات تصنعی در مقابل دیگران ظاهر شود ؟ شخصیتهای رشید ، خودبخود در ارتباط و تعامل برای دیگران به جهت فضایلشان زیبا جلوه می کنند .پس درارتباط سالم دختر و پسر خوب است ، هر یک به دنبال آن باشد که توانایی های علمی ، هنری ، اخلاقی ، ورزشی ، رزمی و ... کسب نمایند و طبیعی ، قوی و سالم در مقابل یکدیگر ظاهر شوند
فروش فوق العاده سی دی های آمورش شنا و آموزش نجات غریق و ماساژ و بدن سازی
« cd و dvd هایی واقعا کامل و حرفه ای »
لیست سی دی ها و دی وی دی ها
? - مجموعه آموزش شنا مهارتی به زبان کره ای ( شامل اکثر شنا ها ) - ( یک سی دی )
« آموزش شنا به صورت مهارتی و تکنیکی شنای کرال سینه کرال پشت - شنای قورباغه و شنای پروانه و آموزش انواع شیرجه و استارت و شنای پهلو و شنای زیر آبی و پا دو چرخه و شنای پشت مقدماتی. این سی دی بصورت زبان اصلی می باشد اما بیشتر آموزش آن بر پایه نمایش تصاویر بصورت آهسته است و شما می توانید با دقت به حرکات شناگران انواع مهارتهای شنا را بیاموزید. »
« فرمت این فیلم DivX می باشد. »
? - مجموعه آموزش شنا به زبان فارسی توسط استاد محمد حسین اقبالی - ( چهار سی دی )
« آموزش شنا از آشنایی با آب تا آموزش چهار شنا برای نوجوانان محصول تلویزیونی سال 1372 »
? - مجموعه آموزش شنای قدرتی توسط اسکیپ کنی و ریچارد کویک و ... - ( دو سی دی )
? - مجموعه آموزش شنای کرال سینه توسط میکی وندر - ( یک سی دی )
? - مجموعه آموزش شنای پروانه ( Teach Butterfly ) توسط مایکل فلیپس و باب بومن - ( یک سی دی )
? - مجموعه آموزش شنای قورباغه ( Teach Breaststroke) توسط تام جاگر - ( یک سی دی )
? - مجموعه مسابقات شنای 2007 ملبورن - ( هفت سی دی )
« کامل و با کیفیت بالا »
? - مجموعه آموزش جهان شنا شامل شناهای کرال سینه و قورباغه و شنای کرال پشت و شنای پروانه با دوبله فارسی - ( یک سی دی )
? - مجموعه آموزش حرفه ای شنای قورباغه توسط دیوید مارش - ( یک سی دی )
?? - مجموعه آموزش حرفه ای استارت و شیرجه شنا ( STARTS ) توسط مربیان برتر دنیا دیوید مارش و کیم براکین و بیل پیلکزوک - ( یک سی دی )
?? - مجموعه آموزش حرفه ای شنای پروانه توسط ریچارد کوئیک - ( یک سی دی )
?? - مجموعه نرمشهای مخصوص شنا توسط ادی سینورت ( یک دی وی دی )
?? - مجموعه آموزش بدنسازی و نرمشهای تکمیلی شنا توسط دیوید مارش و برایان کارکوسکا - ( یک سی دی )
?? - آموزش نجات غریق و CPR - ( دو سی دی )
?? - مجموعه ماساژ به روش جادویی شیاتسو ( پنج سی دی )
?? - مجموعه آموزش تمرینات بدنسازی MUSCLE & FITNESS توسط دکتر تام دیتیرز - ( یک دی وی دی )
« شامل ABS - ARMS - BACK LEAGS - CHEST SHOULDERS - HOME TRAINING »
?? - مجموعه فینال شنای المپیک پکن - ( دو دی وی دی )
« شامل شنای پروانه- شنای آزاد - شنای مختلط - شنای مختلط امدادی - شنای قورباغه - شنای کرال پشت » « کامل و با کیفیت بالا »
?? - مجموعه فینال شیرجه المپیک - ( یک دی وی دی )
« کامل و با کیفیت بالا »
?? - مجموعه آموزش شنا GO SWIM - ( دو دی وی دی )
« شامل آشنایی با لوازم آموزش شنا accessories - فشارها با پا all strokes - شنای کرال پشت back stroke - شنای غورباقه breast stroke - شنای پروانه butterfly - شنای آزاد freestyle - شنای با دست sculling - شنای تمرینی training - برگشت ها در شنا turns »
برای خرید این مجموعه با شماره تلفن 09111438078 بعد از ساعات اداری تماس بگیرید
غریق pdf,ورزشهای آبی ,http://irandiving.blogfa.com
با سلام
دوستان همراه از اینکه به وبلاگ خودتون سر زدین و منو در بهتر نوشتن مطالب راهنمایی می کنین از شما ممنونم .
لطفآ این وبلاگ رو هم به دوستانتون معرفی کنین .
بازم متشکرم
همین؟؟؟
خداحافظ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
اونهمه درد گفتم برات... منتظر جوابشون بودم...
رفتی که بیای. اینجوری؟؟؟
منتظر بودم...
منتظر بودم...
منتظر بودم!!!!
همین؟
اومدی نوشتی خداحافظ ؟؟؟